وطن امروز اسیر دوسه تا بیوطن است
انهدام وطن از نکبت این چند تن است
آنیکی لاشخورو آندگری جغد سیاه
آنیکی مرده خورو آندگری گورکن است
آن شده پیشنماز چمن دانشگاه
واقعا قصه او قصه خردر چمن است
تا وطن هست بدست دوسه تا تعذیه خوان
همه جا تعذیه قتل حسینوحسن است
عطش قاضی اسلام بنازم که
چنین تشنه خون جوان وبچه ومردو زن است
این چه بوئیست که از زیر عبا می آید
که چنین باعث دلسردی مشک ختن است
سرزمین گل و بلبل به چه روزافتاده
بلبل آن وزغ است و چمن آن لجن است
روزگاری که وطن دست کفن دزدان است
عجبی نیست اگر مرده ما بی کفن است
داده بودند خبر بـتـشکنی می آید
بـتـشکن آمـدو دیـدیم که پیمانـشکن است
حرفهایش همه جزتهمت وفحاشی نیست
واعظ شهرچه با تربیت وخوش سخن است
مذهب مرجع تقلید اگر بی وطنیست
سجده بر خاک وطن مذهبو آئین من است
0 دیدگاه ::
ارسال یک نظر